کد مطلب:90397 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

لغزش پرواپیشه اندک است











«قلیلا زلله»

واژه ها

زل، یزل: لغزیدن، لغزش «مزله الاقدام» لغزیدن گامها است و ضل، لغزیدن در فكر و اندیشه است و گاهی زل در مطلق لغزیدن اعم از لغزش گام و فكر استعمال می شود: «هنا مزال الاقدام» یعنی اینجا جایگاه لغزیدن گام فكر است. زلل، جمع زل است، یعنی لغزشها.

ترجمه: «قلیلا زلله» یعنی لغزش او اندك است.

شرح: از اینرو لغزش پرواپیشه اندك است كه واجد ملكه ی عدالت بوده و وجود این ملكه ی نفسانی، از لغزشهای او می كاهد.

آیا وجود ملكه ی عدالت، لغزش و خطا را اساسا از بین نمی برد؟ خیر، چرا كه كارایی ملكه ی عدالت، تنها از تعمد جلوگیری نمودن است و نه نابود كردن لغزش.

علامه ی مجلسی رحمه الله گوید:

[صفحه 391]

«و قد عرفت ان زلل العارفین یكون من باب ترك الاولی، لان صدور الخیرات عنهم صار ملكه و الجواذب فیهم الی الزلل و الخطیئات نادره، تكون لضروره منهم او سهو و لا شك فی قلته.»: اگر از عارفان و دانایان لغزش و خطایی سرزند، از باب ترك اولی «ترك سزاوارتر» است و این با ملكه عدالت و حتی با عصمت نیز منافات ندارد، چرا كه شخصیت پیامبران با وجود عصمت آنها از این اندك نقص خالی نبوده و گهگاهی از آنها سرزده است خداوند می فرماید: «و عصی آدم ربه فغوی»: آدم نافرمانی خدا كرد پس گمراه شد. عصیان به معنای تمرد و نافرمانی، از امر مولا نبوده، تا با مقام عصمت سازگار نباشد، بلكه مخالفت در امر ارشادی بوده كه كیفری بر آن مترتب نیست و اگر خداوند آنها را از عملی نهی كند و آنها مرتكب شوند، نهی مولوی نبوده، تا بر مخالفتش كیفر گردند، بلكه نهی تنزیهی است، یعنی اگر مرتكب شوند، ترك اولی كرده اند كه با شان نبوت منافات ندارد زیرا پرواپیشگان نسبت به صدور خیرات، حائز ملكه ی عادت اند یعنی صفات نفسانی، آنها را به افعال پسندیده وادار می كند و اگر گاهی جذب لغزشها و خطاها گردند، این یا به جهت ضرورت و یا به خاطر سهو و فراموش كاری است و صدور اینگونه اعمال، نسبت به كل نادر است و جز به قلت توصیف نمی گردد، بنابراین لغزشهای پرواپیشگان در مجموع عمر، اندك و انگشت شمار خواهد بود.

[صفحه 392]


صفحه 391، 392.